چقدر زیبا بود ...

شوق رفتن به کلاس اول

درس بابا نان داد از کتاب آموختن

یادگاری روی نیمکت کندن...

در کلاس منتظر زنگ تفریح بودن...

من در آن روز نمی دانستم که سعادت یعنی

یک کشیده از معلم خوردن!

کاش می توانستم باز

در میان جمعی

بی غرور گریه کنم!!

همکلاسی تو کجایی ؟

تو نمی دانی من چقدر دلتنگم!!!

 

امیر امیری میهن

 

 




برچسب ها : شعر  ,