キラキラハートの足跡ブログパーツ

سفارش تبلیغ

صبا ویژن
منوی اصلی
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
وصیت نامه شهدا
وصیت شهدا
درباره وبلاگ
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
ابر برچسب ها
لوگوی دوستان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :24
کل بازدید :122837
تعداد کل یاد داشت ها : 102
آخرین بازدید : 103/2/19    ساعت : 12:9 ص
امکانات دیگر

آاااااه!!!!بزرگ شدن زمان میخواهد...




برچسب ها : بزرگ شدن  ,


      

دندانهایش داشت در می آمد

کهموهای سرش ریخت ...

 

 

منبع




برچسب ها : سرطان  ,


      

در تصاویر حکاکی شده بر سنگ های تخت جمشید،
هیچکس عصبانی نیست! 
هیچکس سوار اسب نیست!
هیچکس را در حال تعظیم نمیبینید!
در بین این صدها پیکر تراشیده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد!
اینها اصالت ما هستند:
 مهربانی، خوشرویی، قدرت، احترام، ادب، نجابت





برچسب ها : اصالت ما  ,


      

آدمها نقاش های ماهری هستند :

 در یک چشم بهم زدن روزگارت را سیاه می کنند...!




برچسب ها : روزگار!!  ,


      

اسمش علی ـــه ، 2 سالشه طفلی چشم چپش نابینا شده…به خاطر تومور چشمی بدخیم دکترا

گفتن بایدآب زیر چشمشو بکشیم و الّا میزنه به مغزش و زبونم لال میکشتش امّا اگه آب زیر چشمشُ

بکشن فاتحه یصورتش خونده میشه … رفقا،خواهرا،برادرا عاجزانه ازتون خواهش میکنم واسه

شفای این طفل معصوم دعاکنید…به قرآن راه دوری نمیره ممنون میشم اگه

هـــمــــتـــــون”بازنشر کنید تاافراد بیشتری دعا کنن واسش... . . . خداییش دعا کنید بچه ها و بزارید

تو وبتون بعد چند وقت اگه خواستید پاکش کنید

خیلی خودخواهی اگه به خاطر اینکه به وبلاگامون

ربطی نداره یا غمگینه یا قشنگ نیست نزاریمش و یه بچه 2 ساله رو از دعاهای بقیه محروم کنید

شاید خدا دعا هامون رو براورده کنه و زندگی یه ادم متحول بشه خواهــــــــــــــــــــــــــــش می کنم

ازتون دوستای مهربونم هم دعا کنید هم بزاریدخواهـــــــــــــــــش





      

می خواهم برگردم به روزهای کودکی

 

آن زمان ها که :


پدر تنها قهرمان بود


عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد


بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود


بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند


تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.


تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود


                                                        و معنای خداحافـظ، تا فردا بود.....!

 

منبع




برچسب ها : بازگشت به کودکی  ,


      

افلاطون می گه: اگه با دلت چیزی یا کسی رو دوستداری زیاد جدی نگیرش،

چون ارزشی نداره،

 چون کار دل دوست داشتنه، مثل کار چشم که دیدنه،

اما اگه یه روز با عقلت کسی رو دوست داشتی، 

اگه عقلت عاشق شد،

بدون که داری چیزی رو تجربه می کنی که اسمش عشق واقعیه    




برچسب ها : افلاطون  ,


      
<      1   2   3      



پیامهای عمومی ارسال شده


+ بیمارستان دزفول که بودم ، گفتند یه مجروح آوردند دوتا چشماش نابینا شده ،دست هم نداره ،چهارده ، پانزده ساله هست . رفتم بالا سرش دل داریش بدم . رفتم تو اتاقش دیدم داره سر به سر مجروح های دیگه میگذاره و میخنده !


+ و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم …


+ انسان ها شبیه هم عمر نمی کنند یکی زندگی می کند یکی تحمّل انسان ها شبیه هم تحمّل نمی کنند یکی تاب می آورد یکی می شِکند ... انسان ها شبیه هم نمی شکنند یکی از وسط دو نیم می شود دیگری تکه تکه ... تکه ها شبیه هم نیستند تکه ای یک قرن عمر میکند تکه ای یک روز ...


+ پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: من کودکان را به خاطر پنج چیز دوست دارم: اوّل این که اهل گریه اند ، دوم این که در خاک مى غلتند ، سوم این که با هم دعوا مى کنند امّا کینه اى به هم ندارند ، چهارم این که براى فردا چیزى نمى اندوزند ، و پنجم این که مى سازند و سپس خراب مى کنند. (المواعظ العددیّة : ص 259)


+ گفتیم چه شد یاد شهیدان!؟ گفتند... یک کوچه به نامشان نکردیم مگر!؟


+ خداوند همه چیز را در 1 روز نیافرییده.پس چه چیز سبب شده که من بیندیشم همه چیز را میتوانم در 1 روز بدست بیاورم


+ خدایا …! گاهی که دلم از این و آن و زمین و زمان می گیــرد ، نگاهم را به سوی تو و آسمـان می گیرم ، و آنـقـدر با تــو درد دل می کنـم ، تا کم کم چشـــــــــم هایم با ابـرهای بارانیت همراهی می کنند و قلبـــم سبک می شود آنــوقــت تو می آیی و تــــــمـــــــــام فضای دلـم را پر می کنی و مـــــن دیـــــــگــــر آرام می شــــــوم و احساس می کنم هیچ چیز نمی تواند مرا از پای دربیـاورد ! چون تو را در قلبـــــ


+ اگر شما یک سیب داشته باشید و من هم یک سیب .. و سیب ها را با هم عوض کنیم، هر دومان همچنان یک سیب داریم.... اما اگر شما یک ایده داشته باشید و من هم یک ایده ... اگر ایده هایمان را با هم عوض کنیم، آنگاه هر کدام از ما دو ایده دارد.... جورج برنارد شاو


+ من اهل دلم دلکم همین نزدیکی هاست جای خوبیست با صفاست دنج و خلوت اما راهش را گم کرده ام انگار یکی تابلو های شهر دل را عوض کرده نکند دل را دزدیده باشند!!!


+ با تمام وجود گناه کردم و در تکرار آن اصرار ورزیدم، اما نه نعمتش را از من گرفت و نه گناهم را فاش کرد! اگر اطاعتش را کنم چه می کند؟!